هدف کلی: آشنایی با رعایت بهداشت به‌ویژه بهداشت ناخن‌ها
اهداف جزئی:
- تشویق به کوتاه کردن ناخن‌ها و نجویدن آن‌ها.
- توجه به عواقب عدم رعایت بهداشت به‌ویژه کثیفی ناخن‌ها
- شرکت در بحث و گفتگوهای کلاسی
- پاسخ به سؤالات
- درک واژگان جدید
- نقاشی و رنگ‌آمیزی خلاق
سؤالاتی مربوط به فواید زود خوابیدن مطرح کنید و بپرسید چه کسانی دیشب به‌موقع خوابیدند؟ از نوآموزان بخواهید با دست زدن، کسانی که به‌موقع خوابیدند را تشویق کنند.
به‌منظور مرور درس‌های گذشته پرسش‌های زیر را از نوآموزان بپرسید:
- درس 7: مفهوم عدد 2 و 3 را با نوآموزان کار کنید و مطمئن شوید که مفهوم عدد 2 و 3 را فراگرفته‌اند.
- درس 13: وسایل خطرناک، چه وسایلی هستند؟ چرا نباید به آن‌ها دست بزنیم.
- درس 15: یادتان هست چرا مسواک کوچولو با پرپری قهر کرده بود؟ مسواکتان با شما دوست است یا قهر؟
تصویر خوانی و تفکر : توجه نوآموزان را به تصویر کتاب جلب نموده و از آنان بخواهید در گروه‌های خود در مورد تصویر و اینکه چه اتفاقی افتاده، باهم گروهی‌های خود صحبت کنند سپس نظر آنان را بشنوید و از آنان بخواهید تا با دقت به داستان گوش دهند.
«به نام خدا جون مهربان»
زنگ آخر مدرسه به صدا درآمد. بچه‌ها خوشحال و خندان راهی خانه شدند. نازپری و دوستش پیشو، آرام‌آرام راه می‌رفتند. پیشو از داخل کیف مدرسه‌اش یک سیب قرمز و آبدار بیرون آورد و به دوستش گفت: «نازپری جان بیا، این برای توست. من هم یکی دارم. بیا باهم بخوریم تا به خانه برسیم.»
نازپری نگاهی به سیب کرد و با خجالت گفت: «نه ممنون دوست من، من نمی‌خورم، سیرم.»
پیشو هرچه اصرار کرد، نازپری قبول نکرد. برای همین گربه کوچولو خیلی ناراحت شد. جیغی زد و گفت: «چرا کسی از دست من چیزی نمی‌خورد. بچه‌های مدرسه هم این سیب را نخوردند. نازپری جان، به خدا تمیز شستم. خراب هم نیست.»
ناز پری چیزی نگفت. پیشو خواست سیب را بخورد که ناگهان سیب کوچولو داد زد: «نه نه نه، من را نخور پیشو! بگذار یک نفر دیگر من را بخورد. خواهش می‌کنم نازپری، من را نجات بده.»
پیشو کوچولو با تعجب پرسید: «آخر چرا؟ من سیب قرمز خیلی دوست دارم، چرا نمی‌خواهی من بخورمت.»
نازپری با ناراحتی گفت: «چقدر خوب است که تو همیشه داخل کیف مدرسه‌ات سیب داری. سیب خوردن، هم برای دندان خوب است، هم تو را قوی می‌کند و کمتر سرما می‌خوری؛ ولی… میدانی… ناز پری…» مکثی کرد و حرفش را ادامه نداد.
پیشو منتظر بود تا اینکه سیب گفت: «پیشوجان، ناخن هایت هم خیلی بلند شده‌اند، هم خیلی کثیف. زیر ناخن کثیف هم پر از میکروب‌های ریز است. تو اگر من را با این ناخن‌های بلند بخوری و مریض بشوی همه‌ی تقصیرها گردن من می‌افتد. همه می‌گویند که سیب خراب یا کثیف بوده. کسی نمی‌گوید که ناخن‌های پیشو کثیف بوده و به خاطر آن‌ها مریض شده است.»
پیشو که تازه فهمیده بود چرا بقیه از دستش خوراکی نمی‌گرفتند. همین موقع بود که صدای خنده ترسناکی آمد و دود سیاهی از زیر ناخن‌های پیشو به هوا بلند شد. بعد هم یک شیطونکِ سیاه و زشت پیدا شد. به سیب بیچاره و نازپری اخم کرد و به پیشو لبخند زد. بعد با صدای عجیبی گفت: «آفرین پیشو! کی گفته ناخن بلند و کثیف بد است؟ کی گفته اصلاً باید ما ناخن بگیریم؟ من و تو باهم دوستیم. خانه‌ی من هم زیر همین ناخن‌های بلند است،[1] به حرف‌های این سیب گندیده و نازپری گوش نده. اگر هم خواستی که ناخن‌هایت را کوتاه کنی، با دندان کوتاه کن نه با ناخن‌گیر. این بهتراست و راحت‌تر.»
پیشو خوب به حرف‌های شیطونک گوش داد؛ اما به حرف دوستش نازپری، اصلاً گوش نداد. ناخن‌هایش را کوتاه نکرد. در عوض آن‌ها را می‌جوید. چیزی نگذشت که دل‌درد و مریضی سراغ پیشو آمد. بله پیشی کوچولوی ما مریض شده بود و خیلی هم درد کشید تا خوب شد؛ اما یاد گرفت که ناخن جای دشمن سلامتی ما، یعنی شیطونک‌های میکروبی است و فقط باید با ناخن‌گیر کوتاه بشوند.
[1] امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: ناخن‌ها را کوتاه کنید چراکه استراحتگاه شیطان (آلودگی) است. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 118)
پس از شنیدن داستان، سؤالاتی از متن داستان بپرسید و اجازه دهید نتیجه‌گیری کنند.
سپس در مورد اهمیت رعایت بهداشت و لزوم کوتاه نگه‌داشتن ناخن‌ها، با آن‌ها گفتگو کنید.
ابتدا از کودکان بخواهید که با بارش فکری و خلاقیت خود بگویند که با اثر انگشت چه شکل هایی می توان کشید. سپس به کمک آبرنگ یا رنگ انگشتی، آن شکل ها را ترسیم کنند.
مانند اشکال زیر:
