درس 13 - دفاع از مظلومان

به نام خداجون مهربون

هدف کلی: پرورش روحیه و رفتار عاطفی (دفاع از مظلومان)

اهداف جزئی:

  • شرکت در بحث و گفت‌وگوهای کلاسی و پاسخ دادن به سؤالات
  • بیان دلایل منطقی ساده برای عمل خود
  • گسترش گنجینه واژگان
  • دقت در گوش دادن و توجه و دقت به صدای آخر کلمات (صدای ق)
  • دست‌ورزی و تقویت عضلات دست
  • تقویت قدرت خلاقیت
  • تقویت هوش اخلاقی (Moral)
آغاز سخن با نام خدا و هم‌خوانی سوره عصر
عادت چله

شعر زیر را برای کودکان بخوانید و از آن‌ها بخواهید به سؤال شما پاسخ دهند:

آی بچه­های مهربون
حرف بدی زد به شما
چطور می­گید به دوستتون
اگر یه روزی دوستتون
پیش تموم بچه­ها
درست نبوده کار اون؟
مرورها بر اساس منحنی فراموشی

برای مرور درس‌های گذشته سؤالات ذیل را از نوآموزان بپرسید:

  • درس 4: نقشه ایران چند رنگ است و نشان وسط آن به چه معناست؟
  • درس 10: چرا رازداری کار خوبی است؟ به چه کسانی می‌توانیم رازهایمان را بگوییم؟
  • درس 12: اگر در حیاط مدرسه ببینیم یک نفر خوراکی دوست ما را از او گرفته، چطور با او برخورد می‌کنیم؟
فعالیت 1: کتاب کودک

تصویرخوانی و تفکر: توجه کودک را به تصویر کتاب جلب نمایید. از آن‌ها بپرسید به نظر شما در این تصویر چه اتفاقی افتاده است؟ اجازه دهید در مورد تصویر فکر کنند و نظرات خود را بیان نمایند.

آشنایی و دقت به صدای آخر کلمات «صدای ق»: از نوآموزان بخواهید به‌دقت گوش دهند، سپس چند کلمه که صدای آخر آن‌ها صدای «ق» است را در کلاس بیان کنید. مانند: اتاق، اجاق، سنجاق، اخلاق و… . از آن‌ها بپرسید، آخرین صدایی که شنیدید چه صدایی بود. سعی کنند چند کلمه هم ایشان مثال بزنند. سپس تصاویری که صدای آخر آن‌ها صدای «ق» است را رنگ‌آمیزی کنند.

مرور مفهوم نزدیک و دور (درس 10): از نوآموزان بخواهید، حیوان نزدیک را علامت × قرمز بزنند و بالای سر حیوان دور، علامت✔ سبز ببرند.

مرور دور و نزدیک و ترکیب رنگ‌ها (آبی+قرمز=بنفش) (درس 4 و 10): به گل‌های پایین تصویر اشاره کنید و از کودکان بپرسید به نظر شما کدام گل‌ها دورترند و کدام گل نزدیک‌تر. دور گل‌های دورتر خط بسته بکش. سپس از نوآموزان بخواهید نام رنگ هریک از گل‌ها را بگویند. از آن‌ها بپرسید به نظر شما اگر رنگ آبی و قرمز را ترکیب کنیم چه رنگی به وجود می‌آید. برای اینکه جواب را بدانید، گل‌سفید را با ترکیب این دو رنگ، رنگ‌آمیزی کنید.

دست ورزی: از نوآموزان بخواهید تا خطوط خط‌چین بالای صفحه را با توجه به فلش‌ها، پررنگ کنند.

فعالیت 2: داستان «حمله زنبورهای وحشی»

میدان اصلی جنگل، شلوغ بود. دیشب در تلویزیون، اخبار گفته بود: قرار است یک لشگر از زنبورهای وحشی گوشت‌خوار، به جنگل حمله کنند. رئیس زنبورها پیغام فرستاده بود که: «ما با حیوانات و پرنده‌ها کاری نداریم؛ به‌شرط اینکه روز حمله، داخل خانه‌هایشان قایم شوند و اجازه دهند که حشره‌های کوچک‌تر را شکار کنیم و برویم».

آقا ویزولی و خانواده‌اش حسابی ترسیده بودند؛ درست مثل مگس‌ها، پشه‌ها، کرم‌ها، مورچه‌ها، کفشدوزک‌ها و پروانه‌ها.

ببعی گفت: «اصلاً به ما چه. زنبورها که نمی‌خواهند ما را بخورند. ما قایم می‌شویم تا جان خودمان را نجات دهیم».

آقا ویزولی گفت: «اگر قرار بود یک لشگر از گرگ‌ها حمله کنند هم، همین حرف را می‌زدی؟»

ملکه مورچه‌ها گفت: «اگر خانواده‌ای به این بزرگی داشتی، باز هم همین حرف را می‌زدی؟»

مامان‌پری گفت: «اگر امروز ما کمک حشره‌ها نکنیم و راحت بتوانند حشره‌ها را بخورند، فردا نوبت ما می‌شود و به پرنده‌ها حمله می‌کنند. بعد هم نوبت بقیه‌ی حیوانات است مثلاً بره‌ها!»

خانم مرغه روی شاخه کوتاه درختچه‌ای پرید و گفت: «خوب گوش کنید! درست است که زنبورها گفته‌اند با پرنده‌ها و حیوانات کاری ندارند؛ اما حشره‌ها هم اهالی جنگل ما هستند. نمی‌توانیم تنهایشان بگذاریم».

آقا خروسه گفت: «حشره‌ها ضعیف‌تر از ما هستند؛ برای همین زنبورها می‌خواهند راحت آن‌ها را شکار کنند؛ اما اگر ما کنارشان بمانیم، کار برای زنبورها سخت می‌شود».

پشمک گفت: «اگر زنبورها ما را هم نیش بزنند و گاز بگیرند چه؟».

خانم مرغه گفت: «بالاخره اگر بخواهیم به دوستانمان کمک کنیم، ممکن است زخمی هم بشویم. این‌طوری جنگل دانابان را نجات می‌دهیم و درس خوبی به زنبورها می‌دهیم تا بفهمند نمی‌توانند ما را از همدیگر جدا کنند!».

خانم مرغه گلویش را صاف کرد و گفت: «زنبورها فردا به اینجا می‌رسند. پس ما یک روز وقت داریم تا آماده شویم. حالا بیایید باهم یک نقشه خوب بکشیم».

خانم مرغه و آقا خروسه و آقا ویزولی و مامان‌پری و باباپری، یک گروه محرمانه ساختند تا برای نجات جنگل دانابان، نقشه بچینند. آقا ویزولی تمام وسایل عجیب غریب مغازه‌اش را بیرون آورد. ترقه‌های رنگی، آینه غولی و کلی وسیله دیگر!

مامان‌فیلا و فیلو، آینه غولی را کشان‌کشان تا ورودی جنگل بردند. آقا ویزولی هم ترقه‌های رنگی‌اش را به ورودی جنگل برد تا برای فردا آماده شوند. ملکه مورچه‌ها هم حشره‌های کوچولو را در تونل‌های زیرزمینی لانه مورچه‌ها جا داد. پروانه‌ها و بقیه حشرات بزرگ‌تر هم  داخل خانه اهالی جنگل قایم شدند.

روز حمله رسید. دسته‌ی بزرگی از زنبورهای وحشی به ورودی جنگل رسیدند؛ اما همین‌که می‌خواستند داخل بروند، به تور محافظ گیر کردند! همان تور محافظی که عمو نگهبان و دوستانش درست کرده بودند.

دسته‌ی دوم زنبورها، مشغول پاره کردن تور شدند؛ اما همین‌که از تور عبور کردند، چشمشان افتاد به آینه غولی. آقا ویزولی بالای درخت نشسته بود و تصویرش در آینه افتاده بود. تصویرش را خیلی‌خیلی بزرگ‌تر نشان می‌داد. درست به‌اندازه‌ی 4 فیل گنده! آقا ویزولی صدایش را کلفت کرد و با بلندگو فریاد زد: «چه‌کسی جرئت کرده به جنگل زنبورهای غولی نزدیک شود؟ اگر یک‌قدم دیگر جلو بیایید، به زنبورهای غولی دستور می‌دهم تا حسابتان را برسند».

خانم مرغه و آقا خروسه، ترقه‌ها را در هوا ترکاندند. صدای ترق و تروق و جریق و جروق در جنگل پیچید. زنبورهای وحشی از دیدن زنبور غول‌پیکر و شنیدن آن‌همه صدای ترسناک، حسابی وحشت کردند. ویزویز کنان، پا به فرار گذاشتند!

وقتی زنبورهای وحشی دور شدند، اهالی جنگل با صدای بلند هورا کشیدند! آن‌ها موفق شدند مراقب حشره‌های کوچولو باشند و جنگلشان را نجات دهند.

فعالیت 3: بحث و گفت‌وگو

یکی از شاخصه‌های اصیل فرهنگ ایرانی و اسلامی که در بسیاری از داستان‌های کهن ما، مانند داستان‌های پوریای ولی، بازتاب ویژه‌ای داشته است، روحیه جوانمردی و حمایت از ستم‌دیدگان است. کودک در حیطه تجربه‌های روزمره خویش، بارها با این مفاهیم روبه‌رو می‌شود. کودکانِ بزرگ‌تری که حقوق بچه‌های کوچک‌تر را رعایت نمی‌کنند و مسائلی ازاین‌دست… . جنس اتفاق یکی است، هرچند که مقیاس آن متفاوت است. باید اعتمادبه‌نفس لازم در وجود کودک ایجاد گردد تا علاوه بر اینکه بتواند در جامعه از حقوق خود دفاع کند و در برابر زیاده‌خواهی‌های غیرمنطقی دیگران بایستد، بتواند نسبت به جامعه کوچک اطراف خویش و گروه هم‌سالان، کنشگر باشد.

برای پیشبرد بحث خویش، سؤالاتی از داستان بپرسید:

زنبورهای وحشی به چه کسانی می‌خواستند حمله کنند؟ اگر حیوانات جلوی زورگویی زنبورهای وحشی نمی‌ایستادند چه می‌شد؟ حیوانات جنگل برای حمایت از حشره‌ها چه نقشه‌ای کشیدند؟ اگر شما جای حیوانات جنگل بودید، شما هم با زنبورهای وحشی می‌جنگیدید یا اینکه در خانه قایم می‌شدید؟ اگر کسی خواست اسباب‌بازی دوست شما را به‌زور بگیرد شما چه‌کاری انجام می‌دهید؟. برای پیشبرد بحث خویش می‌توانید به این سخن از پیامبر (ص) اشاره نمایید: دوست ستم‌دیدگان و دشمن ستمگران باش.[1]

[1] جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص ۵۰۹

فعالیت4: نمایش

ابتدا نوآموزان را گروه‌بندی کنید و بعد در نقش افراد داستان با یکدیگر نمایش اجرا کنند. از کودکان بخواهید در گروه خود راجع به داستان گفت‌وگو کنند و به‌دلخواه داستان را عوض کنند و نمایش داستانی که خودساخته‌اند را بازی کنند. این مطلب باعث می‌شود تا خلاقیت کودکان افزایش پیدا کند.