درس 32 - تفریحات سالم

به نام خداجون مهربون

هدف کلی: آشنایی با تفریحات سالم و علاقه مندی به انجام آن‌ها

هدف جزئی:

  • آشنایی با ریسندگی، دوچرخه‌سواری و گردش در طبیعت به‌عنوان تفریحات سالم
  • گسترش گنجینه واژگان
  • بیان صحیح کلمات جدید
  • پرداختن به کاردستی
  • توجه و دقت به صدای اول کلمات (صدای خ)
  • تقویت هوش برون فردی یا اجتماعی (External / Social)
آغاز سخن با نام خدا و هم‌خوانی سوره حمد
عادت چله

 

در ابتدای کلاس با کودکان صحبت کوتاهی در مورد فواید زود خوابیدن داشته باشید مانند جمله زیر: «اگر زود بخوابیم رشد بدن ما بهتر و هوش ما زیاد می‌شود» و از بچه‌ها بخواهید که از فواید زود خوابیدن بگویند.

 

مرورها بر اساس منحنی فراموشی

  • درس 23: در مورد آداب سفره ازجمله: گروهی غذا خوردن، از نزد خود برداشتن، آهسته خوردن، خوب جویدن و غذا نخوردن بدون دعوت، از کودکان سؤال بپرسید. (می‌توانید سؤالات مربوط به این درس را هنگام صبحانه دورهمی که به‌طور معمول در مراکز پیش‌دبستانی انجام می‌شود بپرسید.)
  • درس 29: ورزش چه فایده‌هایی دارد؟ کسانی که ورزش می‌کنند چه فرقی با کسانی که تنبلی می‌کنند دارند؟
  • درس 31: نام چند ورزش گروهی را ببرید. به کدام‌یک علاقه بیشتری دارید؟
فعالیت 1: کتاب کودک

تصویر خوانی و تفکر: ابتدا در مورد تفریحات سالم با کودکان گفت‌وگو کنید و از آن‌ها بخواهید چند مورد از تفریحات سالمی که با خانواده انجام می‌دهند را نام ببرند. سپس با بیان این حدیث پیامبر(ص) که فرمودند: بهترین سرگرمی خانم‌ها ریسندگی است[1]، از آن‌ها بخواهید به تصاویر دقت کنند و تصویری که مربوط به این حدیث است را پیدا کنند و سایر تفریحات سالمی که در تصویر آمده است را بیان کنند. (گردش در طبیعت به همراه خانواده، طناب­زنی، دوچرخه‌سواری)

آشنایی باهم آغاز «خ»: چند مثال بزنید و از کودکان بخواهید تصاویری که نام آن‌ها با «خ» شروع می‌شود را در صفحه پیدا کنند و دورش خط باز بکشند. (خورشید، خروس، خرما، خدا، خوشحال، خفاش). از آنان بخواهید، ایشان نیز چند مثال بیان کنند.

دست ورزی: از نوآموزان بخواهید تا خطوط خط‌چین بالای صفحه را با توجه به فلش‌ها، پررنگ کنند. همچنین توجه د اشته باشید که جهت کلی نوشتن از سمت راست به چپ باشد.

[1] جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 204

فعالیت 2: داستان «گنجشک و پنبه‌دانه»

مادربزرگ، همیشه می‌گفت بهترین تفریح او ریسندگی است. نازپری هم، خیلی دوست داشت که ریسندگی را یاد بگیرد. مادربزرگ گفت: بگذار برایت یک قصه زیبا بگویم تا متوجه چگونگی ساخت یک پیراهن بشوی.

گنجشکی در لانه­اش نشسته بود و آسمان را تماشا می­کرد. او آرزو داشت که یک پیراهن داشته باشد تا در سرمای زمستان آن را بپوشد. ناگهان باد هو کشید و پنبه‌دانه‌ای را انداخت داخل لانه گنجشک. گنجشک دانه پیش خاله زاغی برد و گفت: «خاله زاغی جون! دارم یه دونه، پیداش کردم از توی لونه.» زاغ  گفت: «این یک پنبه‌دانه است. اگر دانه را بکاری، گل پنبه درمی‌آید. گل پنبه را می­شکنند و پنبه را درمی‌آورند. پنبه را می­ریسند و نخ درست می­شود، نخ را می­بافند و پارچه درست می­شود. پارچه را رنگ می­کنند و می­دوزند و پیراهن درست می­شود. بعد پیراهن را می­پوشند.»

گنجشک دانه را برد پیش «بابا دونه کار» و گفت: «کار و کار و کار، بابا دونه کار، دونه‌ی منو برام بکار، نصفش مال تو نصفش مال من.»

بابا دونه کار، پنبه‌دانه را کاشت. بعد از مدتی پنبه‌دانه سبز شد و تبدیل به یک گل پنبه شد. دانه‌کار نصف گل پنبه را خودش برداشت و نصفش را به گنجشک داد. گنجشک گل پنبه را پیش پنبه‌زن برد و گفت: «بزن و بزن عمو پنبه‌زن، پنبه منو برام بزن، نصفش مال تو نصفش مال من.» عمو پنبه‌زن، پنبه را زد. نصفش را خودش برداشت و نصف دیگر را به گنجشک داد.

گنجشک پنبه را برد پیش نخ‌ریس و گفت: «ریس و ریس و ریس آی ننه نخ‌ریس! پنبه منو برام بریس. نصفش مال تو نصفش مال من». نخ‌ریس، پنبه را ریسید و نخ کرد. بعد نخ­ها را دو قسمت کرد. نصفش را خودش برداشت و نصفش را به گنجشک داد.

گنجشک نخ­ها را برداشت و پیش رنگرز برد و گفت: «رنگ و رنگ و رنگ عمو رنگارنگ، این نخ را بگیر رنگ بزن قشنگ، نصفش مال تو، نصفش مال من.» رنگرز نخ­ها رنگ کرد و نصفش را خودش برداشت و نصفش را هم به گنجشک داد.

گنجشک نخ­های رنگ‌شده را برد پیش بافنده و گفت: «باف و باف و باف، نخ شده کلاف، عمه بافنده این نخ رو بباف، نصفش مال تو نصفش مال من.» عمه بافنده گلوله­های رنگارنگ نخ را گرفت و شروع به بافتن کرد تا نخ­ها تمام شد. بعد هم پارچه را نصف کرد و نصفش را به گنجشک داد.

گنجشک پارچه را برداشت و رفت پیش خیاط و گفت: «دوز و دوز و دوز، آقا لباس دوز پارچه منو برام بدوز، نصفش مال تو نصفش مال من.» خیاط هم با پارچه دو پیراهن خیلی قشنگ دوخت. یکی را خودش پوشید و دیگری را هم به گنجشک داد. هوا داشت کم‌کم سرد می­شد و باد پائیزی هم هوهو می­کشید. حالا گنجشک هیچ غمی نداشت. چون پیراهن گرم و قشنگی داشت.[1]

[1] با اقتباس از: اسدالله شعبانی، گنجشک و پنبه‌دانه، نشر توکا، 1377 ش.

فعالیت 3: نمایش

از کودکان بخواهید با توجه به داستان، نمایش ریسندگی را اجرا کنند.

فعالیت 4: کاردستی

کاردستی 1: به کودکان مقداری پنبه دهید تا آن‌ها را رشته‌رشته کرده و به شکل نخ درمی‌آورند. سپس هرکدام نخ­های خود را روی کاغذ رنگی بچسبانند و با آن‌یک شکل درست کنند.

کاردستی 2: از قبل دور یک‌تکه مقوا به ابعاد 10 10 cm بافاصله نیم سانتی متری، کاموا بپیچید. سپس مقداری کاموا به کودکان بدهید تا از بین تارها، نخ­ها را یک‌درمیان عبور دهند. (عبور دادن پود از لابه‌لای تارها و بافتن) و نخ­ها را شانه کنند تا روی‌هم قرار بگیرند.

وسایل موردنیاز: مقواهای ضخیم به ابعاد cm 10×10 ، مقداری کاموا های رنگی، شانه

فعالیت پیشنهادی: بازی جنگ خروس ­ها

کودکان را به گروه‌های سه‌نفره تقسیم کنید تا دو گروه، دو گروه باهم بازی کنند. دست­ ها روی سینه و یک پا بالا نگه داشته می­ شود. یک برچسب یا کاغذ رنگی پشت کمر هرکدام از بچه­ ها چسبانده می­ شود و آن‌ها نباید بگذارند، طرف مقابل آن را بردارد.

وسایل موردنیاز: برچسب یا یک تکه کاغذ رنگی