هدف کلی: آشنایی با مناسبتهای ملی
اهداف جزئی:
- آشنایی با آدابورسوم و دوری از فعالیتهای خطرناک
- شرکت در بحث و گفتوگوهای کلاسی و پاسخ دادن به سؤالات
- تصمیمگیری در انجام دادن فعالیتهای روزانه و ارائه راهحل برای مسائل روزمره همراه با رعایت نکات ایمنی
- گسترش گنجینه واژگان
- پرورش هوش اخلاقی (Moral)
- بیان و خلق داستان
- تقویت دقت و توجه
- دست ورزی و تقویت عضلات دست
شعر زیر را با نوآموزان همخوانی کنید و از آنها بخواهید یکی از نعمتهای خدای مهربان را بیان کنند و خدا را برای نعمتهایش شکر کنند.
الحمدلله رب العالمین؛ شکر خدای آسمان و زمین.
برای مرور درسهای گذشته سؤالات ذیل را از نوآموزان بپرسید:
- درس 23: چند تا از فایدههای درختان را بگو.
- درس 29: چند جای دیدنی از طبیعت ایران را که تابهحال به آن مسافرت کردهای، نام ببر؟
- درس 31: نام عیدی که حضرت محمد (ص) به پیامبری برگزیده شدند، چیست؟
تصویر خوانی و تفکر: از نوآموزان بخواهید بهدقت به تصویر نگاه کنند و در مورد آن در گروههای خود مشورت نمایند و نظرات خود را بیان کنند.
افزایش دقت و توجه: از نوآموزان بخواهید تصاویر پایین صفحه را به مکان اصلی خود وصل کنند.
دست ورزی: از نوآموزان بخواهید تا خطوط خط چین بالای صفحه را با توجه به فلشها، پررنگ کنند.
بعد از توضیح مربی در مورد چهارشنبهسوری، از کودکان بخواهید در گروههای خود مشورت کرده و سپس برای تصویر، قصهای تعریف کنند. از آنان بپرسید شما برای قصه خود چه اسمی انتخاب میکنید؟
با نوآموزان در مورد چهارشنبهسوری و سنتها و همچنین در مورد غلط بودن بعضی از رفتارها، گفتوگو کنید. برای پیشبرد بحث خود از سؤالات زیر استفاده نمایید:
بازی با آتش و ترقه چه خطراتی دارد؟ بهجای این کارهای خطرناک چهکارهایی میتوانیم انجام دهیم که شاد باشیم؟ اگر کسی این کارها را کند به او چه میگویید؟ چرا در روزهای آخر سال خانهتکانی میکنیم؟ آیا شما به بزرگترهایتان در کارها کمک میکنید؟
ابتدا شعر را برای نوآموزان بخوانید از آنها بخواهید با ضربه به میز یا دست زدن، ریتم و آهنگ ایجاد کنند. سپس باهم، شعر را همخوانی کنید.
حیوونا لونه هاشونو
همه تمیز کرده بودن
از تمیزی برق میزدن
برگِ درختا و چمن
بعد نظافت تو لونه
نشسته بودن سر حال
اون روز مگه چه روزی بود؟
چهارشنبهی آخر سال
یکدفعه یک صدا اومد
تَرَق توروق، گُرمب گُرمب
صدای وحشتناکی داشت
شبیه چی؟ شبیه بمب
پوپی و فیلو دوتایی
ترقهای ساخته بودن
چنتاشو تو جنگل سبز
رو زمین انداخته بودن
خداروشکر کور نشدن
خیلی پشیمونن اونا
هم تنشون سیاه شده
هم خونهی همسایهها