درس 9 - نگه نداشتن سگ در خانه

به نام خداجون مهربون

هدف کلی: آشنایی با نکوهش نگهداری سگ در محیط زندگی انسان

اهداف جزئی:

  • آشنایی با نعمت‌های خداوند و زیبایی‌های آن
  • شرکت در بحث و گفت‌وگوهای کلاسی و پاسخ دادن به سؤالات
  • تقویت روحیه پرسشگری و علاقه به پرسش در زمینه‌های گوناگون
  • شرکت در نمایش خلاق
  • رعایت بهداشت پس از تماس با حیوانات
  • دست ورزی و تقویت عضلات دست
  • تقویت هوش طبیعت‌گرایی (Naturalism)
آغاز سخن با نام خدا و هم‌خوانی سوره فیل
عادت چله

خدا را به خاطر کدام نعمت‌هایش شکر می‌کنید؟

مرورها بر اساس منحنی فراموشی

برای مرور درس‌های گذشته سؤالات ذیل را از نوآموزان بپرسید:

  • جلد سوم، درس 35: شما چطور از گوشی استفاده می‌کنید که صدای آن کسی را اذیت نکند؟
  • درس 6: یک پروانه به چه صورت به دنیا می‌آید؟
  • درس 8: کدام‌یک از شما خانه‌ی حیاط‌دار یا خانه‌ی روستایی دارید که بتوانید از مرغ، خروس، گوسفند و کبوتر نگهداری کنید؟ چگونه از آن‌ها مراقبت می‌کنید؟
فعالیت 1: کتاب کودک

تصویر خوانی و تفکر: از نوآموزان بخواهید به تصویر دقت کنند و بگویند که چه‌چیزهایی را در تصویر می‌بینند. در دست پشمک چه می‌بینند؟ اینجا کجاست؟ آن فرد که در کنار سگ ایستاده کیست؟ به نظر شما ماجرای این تصویر چیست؟

تشخیص جهت حرکت: توجه نوآموزان را به تصویر سگ جلب کنید. از آنان بپرسید فکر می‌کنید این سگ به کدام سمت حرکت می‌کند؟

دست ورزی: از نوآموزان بخواهید تا خطوط خط‌ چین بالای صفحه را با توجه به فلش‌ها، پررنگ کنند.

فعالیت 2: داستان «سگ نگهبان»

پشمک با پدر و مادرش به خانه‌ی عمو رفتند. آن‌ها به نزدیکی مزرعه‌ی عمو رسیدند. پشمک با خوشحالی گفت: «وای مامان نگاه کن! پر از کاهوی تازه، آنجا را ببینید. چقدر هویج خوش‌مزه!»

پشمک خواست برود و هویج و کاهوی مزرعه‌ی عمو را بخورد که ناگهان سگ بزرگی از دور شروع به واق‌واق کرد.

پشمک خیلی ترسید. سگ قهوه‌ای دندان‌های سفیدش را به پشمک نشان می‌داد و جلو می‌آمد. همین موقع بود که عمو از اتاق مزرعه بیرون آمد و داد زد: «برگرد، کاری به آن‌ها نداشته باش. برگرد.»

سگ حرف صاحبش را گوش داد و برگشت. پشمک نفس راحتی کشید؛ ولی انگار سگ عمو، خیلی ناراحت و عصبانی بود!

وارد خانه شدند. زن‌عمو یک چای هویجی خوش‌مزه برای آن‌ها آورد. عمو به پشمک گفت: «ترسیدی عمو جان؟ حق داری ولی سگ من داشت کارش را انجام می‌داد؛ کاری که خدا به او یاد داده. او تو را نمی‌شناخت، فکر می‌کرد دزد کاهوها هستی!».

پشمک بیشتر ناراحت شد و گفت: «یعنی کارش ترساندن من است؟ خیلی بد بود. اصلاً از او خوشم نیامد.»

عمو خندید. خواست حرفی بزند که دوباره صدای واق‌واق سگ قهوه‌ای بلند شد. همگی رفتند بیرون. یک موش صحرایی بزرگ توی مزرعه بود. دندان‌های تیزی داشت و به صورتش یک نقاب سیاه زده بود. می‌خواست کاهو و هویج بدزدد. ولی سگ که به او نزدیک شد، پا به فرار گذاشت.

عمو رو به پشمک کرد و گفت: «دیدی عمو جان، کار او نگهبانی و مراقبت است.»

پشمک با این ماجرا کم‌کم از سگ عمو خوشش آمد. چند روزی که مهمان خانه آن‌ها بود، با سگ قهوه‌ای بازی کرد و با او دوست شد.»

روزی که می‌خواستند برگردند، پشمک آن‌قدر اصرار کرد تا بالاخره عمو سگش را به پشمک داد تا به خانه ببرد؛ ولی سگ بیچاره اصلاً نمی‌خواست از مزرعه دور شود.

روزها گذشت و سگ قهوه‌ای روزبه‌روز غمگین‌تر و لاغرتر می‌شد. یک روز صبح، پشمک دید حال خودش، مامان، بابا و خواهر و برادرهایش خیلی بد است، همگی مریض شده بودند. به دکتر رفتند. آقای دکتر نگاهی به چشم‌های قرمز و زبان‌های آن‌ها کرد و گفت: «این مریضی را از سگ گرفتید. سگ‌ها مریضی‌های خیلی خطرناکی دارند. اگر در خانه و کنار شما زندگی کنند، حتماً شما را هم مریض می‌کنند.»

بابای پشمک گفت: «اما این سگ را تمیز شسته‌ایم و به او واکسن زده‌ایم!»

آقای دکتر گفت: «دهان سگ‌ها میکروب‌هایی دارند که با شستن و واکسن از بین نمی‌روند. میکروب‌های خطرناکی که با سگ‌ها کاری ندارند؛ اما دیگران را بیمار می‌کنند.

پشمک با ناراحتی گفت: «یعنی آقای دکتر نمی‌شود سگ را در خانه نگه داشت؟»

آقای دکتر لبخندی زد و گفت: «عزیزم، جای سگ در باغ و مزرعه است. او کارش مراقبت و نگهبانی است. نه اسباب‌بازی در خانه. حتماً خود سگ بیچاره هم الان خیلی ناراحت و غمگین است که در خانه‌ی شما زندانی شده است. او باید آزاد و راحت، هر جا می‌خواهد برود.»

پشمک خیلی سگ قهوه‌ای را دوست داشت و به حرف‌های آقای دکتر فکر کرد. بابا گفت: «به‌جای این سگ می‌توانم برایت یک تنگ ماهی بخرم تا در آن ماهی موردعلاقه‌ات را نگه داری.»

بچه‌ها به‌نظر شما پشمک چه تصمیمی گرفت؟ کار درست برای او و خانواده‌اش چه بود؟ با استفاده از تصویر کتاب، ادامه قصه را شما تعریف کنید.

فعالیت 3: بحث و گفت‌وگو

با طرح سؤالات ذیل با نوآموزان بحث و گفت‌وگو کنید:

وظیفه‌ی سگ گله چیست؟

سگ کمک‌رسان یا سگ امداد در چه مواقعی می‌تواند به ما کمک کند؟

سگ شکارچی چطور کمک می‌کند؟ (سگ شکارچی، سگی است که هر زمان که شکارچی آن را دنبال شکار بفرستد برود و هر وقت که به او بگوید بایستد و شکار نکند و بتواند فرمان شکارچی را انجام دهد. برای شکار حیوان وحشی و غیر رام فرستاده می‌شود.)

نگهداری سگ در محل زندگی‌مان داخل خانه باعث چه مشکلاتی می‌شود؟

سگ هم یکی از آفریده‌های خداست و باید همه آفریده‌های خدا را دوست داشت؛ اما هر چیز جایی دارد و محل زندگی سگ، باید از خانه و محل زندگی انسان جدا باشد و سگ هم باید در خانه‌ی مخصوص خودش زندگی کند تا هم او اذیت نشود و هم ما بیمار نشویم.

پیامبر (ص) مهربان ما، می‌فرمایند: خانه‌ای که در آن سگ باشد، فرشته‌ها داخل آن خانه نمی‌آیند.[1]

[1] پیامبر خدا (ص) می­فرمایند: خانه‌ای که مجسمه یا سگ یا جنب در آن باشد، فرشتگان الهی وارد آن نمی­ شوند. (جوادی آملی، مفاتیح الحیات، نشر اسراء، 1396 ش، ص 649)

فعالیت 4: نمایش

نوآموزان را به چند گروه تقسیم کنید اجازه دهید نوآموزان در گروه‌های خود شرایط اجرای نمایش را خودشان و با خلاقیت خودشان طراحی کنند.

گروه‌ها می‌توانند ماسک‌هایی از شخصیت داستان داشته باشند و آن را نمایش دهند. همچنین می‌توانند با داشتن عروسک‌های حیوانات، در پشت میز نشسته و برای دیگران نمایش اجرا کنند.

با ایجاد شرایطی خاص؛ مانند زلزله و زیر آوار ماندن، گروهی از نوآموزان می‌توانند نقش سگ امداد و کمک‌های او در نجات جان انسان‌ها را نمایش دهند.

فعالیت با والدین و گردش علمی

نوآموزان به همراه والدین برای حیوانات اطراف خود، غذا تهیه کنند. مثلا برای پرندگان خرده نان بریزند و… . به اندام حیوانات و نوع حرکت کردن آنها نگاه کنند و صدای آنها را با دقت گوش دهند. سپس نتایج مشاهدات خود را در کلاس برای دوستان خود بیان کنند.

والدین محترم دقت کنند که در برخورد با حیوانات، موارد بهداشتی و ایمنی رعایت شود.